مردی که با چاقو زنجان تاشو گردن خود را برید

با عطف به مفاهیم برای کسانی که به TMT علاقه مند هستند، به نظر می رسد یافته های ما شواهدی علیه این نظریه باشد. با این حال، ما گمان می کنیم که آنها بیشتر به دلیل ماهیت نمونه های ما هستند، که بعید به نظر می رسد حاوی افراد زیادی باشد که حمل چاقو زنجان تاشو برای آنها از نظر اجتماعی ارزشمند بوده است.

مرتبط با بحث بالا، یک مفهوم در اینجا این است که اگر TMT وجود داشته باشد، و اگر نمونه‌های ما حاوی تعداد زیادی از این افراد بود، ممکن است یک اثر معکوس در راه باشد.

اگرچه این یک سوال تجربی بی‌پاسخ باقی می‌ماند، اما این امکان را به وجود می‌آورد که اگرچه کمپین‌های مبتنی بر ترس با هدف جمعیت «عمومی» ممکن است به طور متوسط هیچ تأثیری نداشته باشند، و بنابراین حداقل به طور فعال مضر نباشند، کمپین‌هایی که بهتر هدف قرار می‌گیرند گروه های خطر بیشتر احتمال دارد که اثرات منفی ایجاد کنند.

از آنجایی که این گروه‌ها بیشتر با هنجارهای خرده‌فرهنگی مرتبط با ارزش و نیاز به خشونت همسو هستند، کمپین‌های مبتنی بر ترس در واقع می‌توانند اوضاع را بدتر کنند، نه بهتر.

به طور طبیعی، این احتمال وجود دارد که یافته های ما به عنوان شواهدی علیه TMT محسوب شوند. تحقیقات آینده می‌تواند این سوال را به‌طور سودمند بررسی کند، و عمیق‌تر بررسی کند که آیا و چگونه TMT می‌تواند به درک ما از این که چگونه جوانان را به بهترین نحو می‌توان برای اجتناب از حمل چاقو تشویق کرد، کمک کند.

چنین تحقیقاتی می تواند، به ویژه، تأثیر متقابل بین برخی از عوامل ذکر شده در بالا را در نظر بگیرد. اگر درخواست‌های مبتنی بر ترس اثرات معکوس داشته باشند.

همانطور که TMT پیشنهاد می‌کند، آیا این امکان در میان کسانی که به پلیس و سایر مقامات اعتماد ندارند، قوی‌تر است، زیرا برای آنها «خودیاری» ممکن است جذاب‌تر و بخشی از یک زیر مجموعه گسترده‌تر باشد.